(م334ق) ابوجعفر احمدابن ابي الحسن (يا ابي يعقوب) يوسف بن ابراهيم کاتب معروف به ابن دايه. او و پدرش يوسف از شاعران و نويسندگان دربار طولوني بودند و از بغداد به مصر منتقل شدند. مادر يوسف دايه‌ي پسر مهدي عباسي (م169ق) بود. به اين جهت به او و پسرش احمدبن دايه گفتند. يوسف بعد از مرگ پسر مهدي خدمت دربار عباسي را رها کرده و بعد از يکسال به دمشق و سپس مصر رفت و آنجا در دربار احمد ابن طولون (220-270ق) امير مصر و سوريه به شغل کتابت و حسابداري منصوب گرديد. او در آن شهر و آن شغل باقي بود و در همانجا درگذشت. تأليف کتاب اخبارالاطباء و اخبارالمهدي بدو منسوبست. وي مردي محتشم و خير و نيکوکار بود، حرمتش تا بدان پايه بود که چون مورد خشم ابن طولون قرار گرفت و زنداني شد سي مرد به هيأت اجتماع نزد پادشاه رفتند و گفتند سي سالست که پرورده‌ي نعمت يوسف عجلي هستيم اگر او بايد کشته شود ما سي نفر را هم بکش و اين تقاضا را چنان با سوز و گريه مطرح ساختند که احمدابن طولون را بر سر شفقت آوردند و او را عفو نمود. ابوجعفر احمد در مصر تحصيل علم و ادب کرد و علاوه بر شعر و ترسل در طب و نجوم و تاريخ و حساب نيز تبحر يافت. وي بعد از مرگ پدر به شغل او پرداخت و تا آخر عمر به همان کار اشتغال داشت. به روايت سيدعلي بن طاووس در کتاب فرج المهموم و ابن شهر آشوب در مناقب (به نقل اعيان الشيعه): مذهب تشيع داشت. ابن شهر آشوب قطعه‌ي ذيل را از او در مدح امير المؤمنين علي (عليه السلام) نقل کرده است:
خير من صلي وصام و من
مسح الارکان و الحجبا
و وصي المصطفي واخ
دون ذي القربي و ان قربا
و امير المؤمنين به
نائر الاخبار و الکتبا
يعني علي (عليه السلام) بهترين کسي بود که نماز گزارد و روزه گرفت و (در حج بيت الله) ارکان کعبه و پرده‌هاي آن را مسح نمود. او وصي مصطفي و برادري بود که از همه‌ي خويشان نزديک نزد او گراميتر بود. او امير مؤمنان بود، ما اخبار و کتابها را از او روايت مي‌کنيم. تأليفات او را بدين شرح نام برده‌اند. المکافاة (به چاپ رسيده است)؛ حسن العقبي؛ سيره‌ي احمدبن طولون؛ سيره‌ي ابي الجيش خمارويه (پسر ابن طولون)؛ سيره‌ي هارون بن ابي الجيش، اخبار غلمان بني طولون؛ اخبار الاطباء؛ مختصر المنطق؛ اخبار المنجمين؛ السياسة لافلاطون (به چاپ رسيده است)؛ الثمرة و کتاب الطبيخ.
کتابنامه:
مقدمه‌ي کتاب المکافاة (مصر، 1332ق)؛ الذريعة، 279/12؛ اعيان الشيعة، 206/3-207؛ الاعلام، 258/1.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول